سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بی گمان همه جنبندگان زمین ـ حتی ماهیان دریا ـ بر جویای دانش درود می فرستند . [امام باقر علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
سی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :24
بازدید دیروز :6
کل بازدید :44200
تعداد کل یاداشته ها : 71
103/2/29
2:14 ع
موسیقی

برای مشاهده به ادامه مطلب بروید<\/h2>

اکنون در زمان غیبت امام عصر (عج)، ولایت ایشان چگونه است و در چه اموری جاری است؟

دوست محترم!

1. ولایت از یک حیث به دو قسم یا دو شعبه تقسیم می شود: یکی ولایت باطنی و تکوینی است و یکی ولایت ظاهری؛ اولی اصلاً نیاز به حضور فیزیکی امام معصوم در بین مردم ندارد. چنانچه در زمانه حضور ائمه(ع) امام از افرادی در دوردست مملکت اسلامی و غایب در مدینه و کوفه و... دستگیری معنوی می کردند و توفیق به آنها می دادند، توسلات آنان را پاسخ می گفتند و...، امروز نیز امام عصر(عج) از پشت پرده غیبت همان کار را می کند و هیچ نائبی هم در این بخش ندارد.

اما ولایت ظاهری که همان خلافت ظاهری و تبیین و اجرای احکام الهی است، در زمان غیبت باز هم از آن امام معصوم است، ولی اعمال آن نائبان آن حضرت که همان فقهای جامع الشرائط هستند، واگذار شده است. چنانچه در زمان حضور هم، حضرات معصومین(ع) برای ممالک دور و نزدیک، نماینده و نائب داشته اند، در دوران غیبت هم این امر را به نحو عام به فقهای عادل سپرده اند. مثلا، امام علی(ع) خود حاکم همه کشور اسلامی است، ولی مالک اشتر را به نیابت از خود به مصر می فرستد، یا سلمان را نائب خود در مدائن قرار می دهد تا به جای او بیان و اجرای احکام الهی و رهبری جامعه را بر عهده گیرند.

امروز نیز خلافت ظاهری امام عصر(عج) از سوی فقهای عظیم الشأن قابل نیابت است، که به آن نیابت عام می گویند.

خود امام عصر(عج) فقهای واجد شرایط را به این مقام، به خصوص در تبیین دین، نصب کرده است؛ پس ولایت فقیه به نیابت امام عصر(عج)، امروزه به مثابه نیابت سلمان و مالک اشتر از جانب امیرالمؤمنین(ع) است.

در وجود نیابت عامه برای فقها به طور کلی اختلافی بین فقها نیست؛ ولی در حدود و ثغور آن اختلافاتی هست، که پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد.

مشاوره مذهبی ـ قم.

امام زمان (عج) چگونه انسانها را تربیت می کند؟<\/h2>

دوست گرامی!

تربیت و هدایت انسان به کمال مطلوب و نهایی‌اش، دو مرحله می‌تواند داشته باشد: یکی ارائه طریق، و دیگر رساندن به مقصد یا ایصال به مطلوب.

معلم یا استاد مشاوری که راه درست شدن و کسب ملکات را به ما نشان می‌دهد با راه اول می خواهد ما را تربیت ‌کند. او فقط راه را نشان می‌دهد و حرفهای او موجب نمی‌شود بلافاصله به مقصد برسیم؛ بلکه اراده ما و نزاع با موانع خارجی و داخلی و... هم لازم است، تا امر تربیت رخ ‌دهد.

پر واضح است که هر چه معلمان اخلاق و تربیت در تربیت انسانی بگویند و بنویسند، صحیح آن را از سرچشمه وحی و تعالیم اهل بیت گرفته‌اند. و پیشتر و بیشتر از آنان، انبیاء و اولیاء در این باره برای انسان ارائه طریق کرده‌اند که کتابهای آسمانی و گنجینه‌های حدیثی ما مملو از این معارف ناب است.

امام عصر(عج) به علت غیبتشان در این میان امکان کمتری دارند، به خلاف آباء طاهرینشان که در این امر، تا حد زیادی موفق بوده اند.

اما آن امام عزیز در مرحله دیگر تربیت ـ که در واقع قسمت اصلی کار است ـ چون سایر امامان گذشته، نقش مهمی دارد.

جالب آن که این مرحله از کار به خلاف مرحله قبل، نیاز به حضور حسی امام ـ علیه السلام ـ دیدن و شنیدن از امام ـ علیه السلام ـ و... ندارد. این روح متعالی امام است که به ولایت تکوینی خود راهبری می‌کند، و آن هم غیبت و حضور ندارد.

ایصال به مطلوب، یعنی کمک کردن به ما در جهت اراده کردن مطلوب و برداشتن موانع داخلی و خارجی، به شکلی که صلاح ما در آن است.

در مناجات شعبانیه می‌خوانیم: «إلهی لم یکن لی حول فأنتقل به عن معصیتک إلا فی وقت أیقظتنی لمحبّتک» یعنی خدایا من حال و قوّه ای برای انتقال از عصیان تو در خود نمی‌بینم، الا در هنگامی که با محبت خویش نوعی بیداری و جذبه در من می‌آفرینی.

و الحق که در هنگام عنایت الهی انسان اراده جدی و شوق مؤکّد، برای طی مسیر در خود می‌بیند. این حالات را جذبه می‌گویند که از سوی امام عصر(عج) به ما می‌رسد. آشنا شدن با یک دوست خوب، خواندن یک کتاب مفید، ازدواج با فردی باکمال، ورود به رشته‌ای یا دانشگاهی مهیا برای اخلاقیات و … گر چه همه به ظاهر حوادثی بی‌ انتخاب اند، اما دست امامی پشت آن است که مقدرات ما را در هر سال تعیین می‌نماید؛ این توفیق است. با این کارها غیر از ارائه طریق امام عصر(عج) دوستان خود را به کمال مطلوب و نهایی می‌رساند.

این توفیق می تواند شامل حال هر انسان کمال جوی واقعی باشد، و همه از سوی مقام ولایت اهل بیت(ع)، و البته به اذن الهی است.

در این باره حرفهای دیگری هم هست که اگر مشتاق بودید، باز هم با ما تماس بگیرید.

مشاوره مذهبی ـ قم.

آیا حدیثی از قول آقا امام زمان (ع) هست که در زمان آغاز غیبت کبری ایشان فرموده باشند: "از این به بعد هر کس که ادعا کند مرا دیده، دروغگوی بزرگی است. " در صورت معتبر بودن این حدیث، لطفاً بگویید این همه داستان که که در مورد دیدن ایشان است چیست؟<\/h2>

دوست عزیز!

در ابتدا شایسته است متذکر شویم که در زمان غیبت کبری، این گونه نیست که مطلقاً و به طور کلی دیدن امام عصر(علیه السلام) ممکن نباشد، و آن حضرت هیچ گونه ملاقاتی با انسانها، حتی افراد شایسته و صالح، نداشته باشند. بنابراین فی الجمله ملاقات آن حضرت ممکن است ولی این ادعا از همه کس و در هر حال پذیرفته نیست، بلکه قابلیت ها و شرائط خاصی می‌خواهد که برای هر کس فراهم نمی‌شود.

مواردی از ملاقاتهای با امام(عج) به نقل معتبر ثابت است. کسانی که به دیدار حضرت مهدی(علیه السلام) نائل شده‌اند و یا می‌شوند چند دسته‌اند: 1ـ کسانی که حضرت را می‌بینند ولی نمی‌شناسند؛ چنان چه نائب دوم امام زمان(ع) فرمود: «و یرونه و لا یعرفونه»(توجهات امام عصر(عج) به مراجع ـ باقرزاده بابلی)

2ـ کسانی که حضرت را می‌بینند و می‌شناسند؛ مانند نائبان چهارگانه در زمان غیبت صغری، و بعضی از بزرگان دین در زمان غیبت کبری، همچون علامه بحرالعلوم.

3ـ کسانی که هم حضرت را می‌بینند و هم با ایشان سلام و سخن دارند؛ مانند حاج علی بغدادی و علامه بحرالعلوم و مقدس اردبیلی.

4ـ کسانی که حضرت به عیادت آنها می‌روند؛ مانند حاج ملاعباس تربتی و حاج سید عبدالله رفیعی.

5ـ کسانی که حضرت با آنان هم سفره می‌شوند؛ مانند آقا شیخ حسین نجفی.

در آخر به یک نکته توجه کنید: در روایات هست که در آخرالزمان مؤمنینی هستند که حضرتش همیشه در زندگی آنان حضور دارند، و گویا یک لحظه از آن امام همام غافل نمی‌شوند، به گونه‌ای که غیبت آن حضرت به منزله حضور می با‌شد؛ یعنی از مرحله "عدم بصیرت" به مرحله "بصیرت" رسیده‌اند. اینان با فضیلت‌ترین مردم دنیا هستند.

متن روایت از این قرار است:

امام سجاد(علیه السلام) به ابوخالد کابلی می‌فرمایند:<\/h2>

«مردم اهل زمان غیبت مهدی که معتقد به امامت او هستند و منتظر ظهور او نشسته‌اند، بافضیلت ترین مردم دنیا هستند؛ زیرا خدا عقل و فهمی به آنان عطا کرده که "غیبت" نزد آنان به منزله ظهور و "مشاهده" گشته است. آنها همانند مجاهدین در رکاب پیامبرند و از مخلصین و شیعیان صادق ما هستند؛ آنها به طور پنهانی و آشکار بسوی دین خدا دعوت می‌کنند. آری انتظار فرج از بزرگترین اعمال است.»(منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی، ص244)

در مورد کلمه "مشاهده" در بعضی احادیث آمده است اگر کسی ادعای مشاهده امام زمان(عج) را کند، از او نپذیرید و او را تکذیب کنید. مثلاً در یکی از نامه‌هایی که امام زمان(عج) به نائب چهارم"علی بن محمد سمری" نوشته‌اند آمده است:

« بسم الله الرحمن الرحیم

ای علی بن محمد سمری تا 6 روز دیگر از دنیا می‌روی در مورد"نیابت" کسی را تعیین نکن زیرا غیبت ثانیه ـ یا تامه ـ شروع می‌شود تا زمانی که خدا اجازه ظهور دهد؛ و این پس از آن است که دلها سخت شود و بی عدالتی زمین را فراگیرد. به زودی کسانی از شیعه ادعای مشاهده می‌کنند بدانید هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی چنین ادعایی کند دروغگوی فریبکار است "و لا حول و لا قوة الا باالله العلی العظیم".»

معنا و مفهوم مشاهده در این گونه احادیث و توقیعات به معنای دیدن تنها نیست،‌ بلکه به معنی آن است که کسی ادعا کند او امام زمان(عج) را دیده و امام او را به عنوان نایب خود و نماینده خاص خود تعیین کرده‌اند. پس آنان که قبل از "خروج سفیانی و صیحه آسمانی"، ادعای نیابت خاص و سفارت از طرف امام زمان(عج) را می کنند باید تکذیب شوند.

والسلام- مشاوره مذهبی_ قم.




مکه