سفارش تبلیغ
صبا ویژن
انسان با برادران مسلمانش [نیرومند و] افزونمی شود . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
سی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :29
بازدید دیروز :6
کل بازدید :44205
تعداد کل یاداشته ها : 71
103/2/29
4:0 ع
موسیقی
  برای مشاهده به ادامه مطلب بروید

<\/h2>

علائم و نشانه های ظهور امام زمان (عج) چیست؟

دوست محترم!

به استحضار می‌رسد کهعلائم ظهور به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: علائم حتمی و علائم غیر حتمی.

فضیل بن یسار از امام باقر (ع) روایت کرده که فرمودند: «نشانه‌های ظهور دو دسته است: یکی نشانه‌های غیرحتمی و دیگر نشانه‌های حتمی؛ خروج سفیانی از نشانه‌های حتمی است که راهی جز آن نیست.» (غیبت نعمانی، با ترجمه غفاری، باب18، ص429)

منظور از علائم حتمی آن است که تقدیر قطعی خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هیچ قید و شرطی نیست؛ و مقصود از علائم غیر حتمی آن است که وقوع آن ممکن است مشمول بداء گردد، چرا که فی الجمله مشروط به شروطی است که اگر آن شروط تحقق یابد آن علائم واقع می شوند، و اگر آن شروط مفقود باشد، آن علائم نیز تحقق نمی‌یابند.

علائمی در مورد حتمی بودن آنها نصی نداشته باشیم، تنها احتمال وقوع آن می رود، و قطعی نیستند.

علائم غیر حتمی بسیارند. ما در اینجا روایتی مفصلی از امام امام صادق(ع) را برای شما می آوریم که تعداد بسیاری از آن را برشمرده است. این روایت مشهوری است، ولی برای آن که حق زحمات مؤلفین ادا شده باشد، می گوییم که این روایت را با تغییرات عبارتی اندکی از کتاب "یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام رمان(عج)" نوشته علیرضا رجالی تهرانی نقل می کنیم.

قیلا لازم است تذکر دهیم که گرچه هر یک از این علائم حتمی الوقوع نیست، ولی به طور کلی احوال آخرالزمان را به ما معرفی می کند. با مطالعه آن شباهتهای زیاد آن را با شرائط زمان خودمان می یابیم.

در این روایت، امام صادق(ع) به یکی از یاران خود فرمودند:

هر گاه دیدی که حق بمیرد و طرفدارانش نابود شوند؛ و ظلم و ستم فراگیر شده است؛ و قرآن فرسوده و بدعت‌هایی از روی هوا و هوس در مفاهیم آن بوجود آمده است؛ و دیدی دین خدا، عملاً، توخالی شده، همانند ظرفی که آن را واژگون سازند!

و همچنین هر گاه دیدی که اهل باطن بر اهل حق پیشی گرفته‌اند؛ و کارهای بد آشکار شده و از آن نهی نمی‌شود، و بد کاران باز خواست نمی‌شوند؛ و مردان به مردان و زنان به زنان اکتفا می‌کنند.

و هنگامی که دیدی ‌افراد باایمان سکوت کرده، و سخنشان را نمی‌پذیرند؛ و دیدی که شخص بدکار دروغ گوید، و کسی دروغ و نسبت ناروای او را رد نمی‌کند؛ و دیدی که بچه‌ها به بزرگان احترام نمی‌گذارند؛ و قطع رحم می شود.

و وقتی دیدی که بد کار را ستایش کنند و او شاد شود، و سخن بدش به او برنگردد؛ و دیدی که نوجوانان پسر همان کنند که زنان کنند [یعنی به مانند آنان خود را زینت می کنند]؛ و زنان با زنان ازدواج کنند.

و هنگامی که دیدی انسانها اموال خود را در غیراطاعت خدا مصرف می‌کنند و کسی مانع آنها نمی‌شود؛ و دیدی که افراد با دیدن کار و تلاش مؤمنانه [از آن تعجب می کنند] و به خدا پناه می‌برند.

و دیدی که مداحی دروغین از اشخاص زیاد شود؛ و همسایه همسایه خود را اذیت می‌کند و از آن جلو گیری نشود؛ و دیدی که : کافران از صعوبت زندگی مؤمن، شاد می شوند؛ و دیدی مردم شراب را آشکار می ‌آشامند، و برای نوشیدن آن کنار هم می‌نشینند و از خداوند متعال نمی‌ترسند؛ و‌ کسی که امر به معروف می‌کند خوار و ذلیل است.

و همچنین هنگامی که دیدی آدم بدکار در چیزی مورد ستایش ست که خداوند آن را دوست ندارد؛ و دیدی که اهل قرآن و دوستان آنها خوارند؛ و راه نیک بسته و راه بد باز است؛ و دیدی که انسان ها به زبان می‌گویند، ولی عمل نمی‌کنند.

و وقتی دیدی خانه کعبه تعطیل شده، و به تعطیلی آن دستور داده می‌شود؛ و مؤمن، خوار و ذلیل شمرده شود؛ بدعت و زنا آشکار شود؛ و مردم به شهادت و گواهی ناحق اعتماد کنند.

و دیدی که حلال حرام، و حرام حلال می شود؛ و دین بر اساس میل اشخاص معنی می شود، و کتاب خدا و احکام آن تعطیل می گردد؛ و جرأت بر گناه آشکار شود، و دیگر کسی برای انجام آن منتظر تاریکی شب نگردد.

و آنگاه که دیدی مؤمن نتواند نهی از منکر کند مگر در قلبش؛ و ثروت بسیار زیاد در راه خشم خدا خرج گردد؛ و سردمداران به کافران نزدیک شوند و از نیکوکاران دور شوند؛ و والیان در قضاوت رشوه بگیرند؛ و پستهای مهم والیان بر اساس مزایده است، نه بر اساس شایستگی.

و آن زمان که دیدی مردم را به تهمت و یا سوء ظن بکشند؛ و دیدی که مرد به خاطر همبستری با همسران خود مورد سرزنش قرار گیرد. و هنگامی که زن بر شوهر خود مسلط شود و کارهایی که مورد خشنودی شوهر نیست انجام می‌دهد و به شوهرش خرجی می‌دهد.

و همچنین آنگاه که دیدی سوگند های دروغ به خدا بسیار گردد؛ و آشکارا قماربازی ‌شود؛ و مشروبات الکلی به طور آشکار بدون مانع خرید و فروش می‌شود.

و وقتی دیدی که مردم محترم توسط حاکمان قلدر خوار شوند؛ و نزدیک ترین مردم به فرمانداران آنانی هستند که به ناسزاگویی به ما، خانواده عصمت(ع)، ستایش شوند؛ و هر کس ما را دوست دارد او را دروغگو خوانده، و گواهی اش را قبول نمی‌کنند.

و آنگاه که دیدی مردم در گفتن سخن باطل و دروغ با هم رقابت می کنند؛ و شنیدن سخن حق بر مردم سنگین، ولی شنیدن باطل برایشان آسان است؛ و دیدی که همسایه از ترس زبان همسایه به او احترام می‌کند.

و وقتی دیدی حدود الهی تعطیل شود، و طبق هوی و هوس عمل گردد؛ و دیدی که مسجدها طلا کاری (زینت داده) شود؛ و دیدی که‌ راستگوترین مردم نزد آنها مفتری و دروغگو است.

هنگامی که دیدی بدکاری آشکار شده، و برای سخن چینی کوشش می‌شود؛ و‌ ستم و تجاوز شایع شده است؛ و غیبت، سخن خوش آنها شود و بعضی بعض دیگر را به آن بشارت دهند.

وقتی دیدی حج و جهاد برای خدا نیست؛ و‌ سلطان به خاطر کافر، شخص مؤمن را خوار کند؛ و خرابی بیشتر از آبادی است؛ و معاش انسان از کم فروشی به دست می‌آید؛ و خون ریزی آسان گردد؛ و مرد به خاطر دنیایش ریاست می‌کند.

و هنگامی که دیدی مردم نماز را سبک شمارند؛ و‌ انسان ثروت زیادی جمع کرده، ولی از آغاز آن تا آخر، زکاتش را نداده است؛ و‌ قبر مرده‌ها را بشکافند و آنها را اذیت کنند؛ و هرج و مرج بسیار شود؛ و‌ مرد روز خود را با مستی به شب می‌رساند، و شب خود را نیز به همین منوال صبح می کند، و هیچ اهمیتی به آیین مردم ندهد.

آنگاه که با حیوانات آمیزش ‌شود؛ و مرد به مسجد (محل نماز) می‌رود و وقتی برمی‌گردد لباس در بدن ندارد؛ [ یعنی لباسش را دزدیده اند].

هنگامی که دیدی حیوانات هم دیگر را بدرند؛ و دلهای مردم سخت، و دیدگانشان خشک، و یاد خدا برایشان گران است؛ و بر سر کسبهای حرام آشکارا رقابت می‌کنند؛ و دیدی که نمازخوان برای خودنمایی نماز می‌خواند؛ و فقیه برای دین خدا فقه نمی‌آموزد، و طالب حرام ستایش و احترام می‌گردد؛ و‌ مردم در اطراف قدرتمندان هستند؛ و طالب حلال، مذمت و سرزنش می‌شود، و طالب حرام ، ستایش و احترام می‌گردد.

آنگاه که در مکه و مدینه کارهایی می‌کنند که خدا دوست ندارد، و کسی از آن جلو گیری نمی‌کند، و هیچ کس بین آنها و کارهای بدشان مانع نمی‌شود؛ و آلات موسیقی و لهو و لعب در مدینه و مکه آشکار گردد؛ و مرد سخن حق گوید و امر به معروف و نهی از منکر کند، ولی دیگران او را از این کار برحذر می‌دارند.

هنگامی که دیدی مردم به همدیگر نگاه می‌کنند [یعنی چشم همچشمی می کنند، یا معیارشان بر خوب و بد اعمال خدا نیست] ، و از مردم بدکار پیروی نمایند؛ و راه نیک پیرو ندارد؛ و مرده را مسخره کنند و کسی برای او اندوهگین نشود؛ و دیدی که : سال به سال بدعت و بدیها بیشتر شود؛ و مردم جز از سرمایه داران پیروی نکنند؛ و‌ به فقیر چیزی را دهند که برایش بخندند، ولی در راه غیرخدا ترحم می کنند.

وقتی که دیدی علائم آسمانی آشکار شود، و کسی از آن نگران نشود؛ و مردم مانند حیوانات در انظار یکدیگر عمل جنسی انجام می دهند و کسی از ترس مردم از آن جلو گیری نمی‌کند؛ و انسان در راه غیر خدا بسیار خرج کند، ولی در راه خدا از اندک هم مضایقه دارد.

و آنگاه که دیدی عقوق پدر و مادر رواج دارد، و فرزندان هیچ احترامی برای آنها قائل نیستند، بلکه نزد فرزند از همه بدترند.

هنگامی که دیدی زنها بر مسند حکومت بنشینند و هیچ کاری جز خواسته آنها پیش نرود، و دیدی پسر به پدرش نسبت دروغ بدهد، پدر و مادر را نفرین کند و از مرگشان شاد شود؛ و دیدی که اگر روزی بر مردی بگذرد، و او در آن روز گناه بزرگی مانند بدکاری‌ ، کم فروشی، و زشتی انجام نداده ناراحت است.

و وقتی دیدی قدرتمندان، غذای عمومی مردم را احتکار می کنند؛ و‌ اموال خمس در راه باطل تقسیم گردد، و با آن قماربازی و شراب خواری شود، و به وسیله شراب بیمار را مداوا، و برای بهبودی، آن را تجویز کنند؛ و دیدی که مردم در امر به معروف و نهی از منکر و ترک دین بی تفاوت و یکسانند؛ و دیدی که سر و صدای منافقان برپا، اما صدای حق طلبان خاموش است؛ و دیدی که برای اذان و نماز مزد می‌گیرند؛ و مسجدها پر است از کسانی که از خدا نمی ترسند و غیبت هم می نمایند.

هنگامی که دیدی خورندگان اموال یتیمان ستوده شوند؛ و قاضیان بر خلاف دستور خداوند قضاوت کنند؛ و استانداران از روی طمع، خائنان را امین خود قرار دهند؛ و فرمانروایان میراث مستضعفان را در اختیار بدکاران از خدا بی خبر قرار دهند؛ و دیدی که بر روی منبرها از پرهیزکاری سخن می‌گویند، ولی گویندگان آن پرهیزکار نیستند.

و بالخره هنگامی که دیدی صدقه را با وساطت دیگران، بدون رضای خداوند، و به خاطر درخواست مردم بدهند؛ و دیدی وقت نمازها را سبک بشمارند؛ و همّت وهدف مردم شکم و شهوتشان است؛ و دنیا به آنها روی کرده است؛ و دیدی نشانه‌های برجسته حق ویران شده است؛ [این آخرالزمان است] در این وقت خود را حفظ کن و از خدا بخواه که از خطرات گناه نجاتت بدهد. (بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص260 ـ 256 ـ با تصرف اندک در متن)

این بود روایت امام صادق ( ع ) که به ذکر گوشه‌ای از مفاسد جهان در آستانه قیام وانقلاب بزرگ حضرت مهدی (عج) فرا گیر خواهد شد.

و اما "علائم حتمی الوقوع" ظهور با استفاده از روایات معصومین علیه السلام، اندک است.

در روایتی امام صادق(ع) می فرمایند: «پیش از ظهور قائم(عج) پنج نشانه حتمی است: قیام یمانی، فتنه سفیانی، صیحه آسمانی،‌ قتل نفس زکیه و شکافتن زمین و فرو رفتن عده ای در بیابان» (کمال الدین و تمام النعمة، شیخ صدوق ، ص650)

همچنین امام صادق فرموده است: «وقوع ندا[ی آسمانی] از امور حتمی است؛ و سفیانی از امور حتمی است و یمانی از امور حتمی است و کشته شدن نفس زکیه از امور حتمی است و کف دستی که از افق آسمان برون آید از امور حتمی است. و سپس اضافه فرمودند: «و نیز وحشتی در ماه رمضان است که خفته را بیدار کند و شخص بیدار را به وحشت انداخته و دوشیزگان پرده نشین را از پشت پرده بیرون می‌آورد.» (غیبت نعمانی،‌ با ترجمه غفاری، باب14، ص365)

امیرالمؤمنین(ع) از رسول خدا(ص) روایت نموده که فرمودند: «ده چیز است که پیش از قیامت حتماً به وقوع خواهد پیوست : فتنه سفیانی و دجال ، واقعه دخان [دود]، ظهور دابه، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب، نزول عیسی، خسوف در مشرق، خسوف در جزیرة العرب، و آتشی که از مرکز عدن شعله می‌کشد و مردم را به سوی بیابان محشر هدایت می‌کند»(بحارالانوار، علامه مجلسی، ج52، ص209 و غیبت شیخ طوسی، ص 267)

امام محمد باقر(ع) فرموده است: « در کوفه، پرچمهای سیاهی که از خراسان بیرون آمده است، فرود می‌آید و وقتی مهدی(ع) ظاهر شد، برای بیعت گرفتن به سوی آن می‌فرستد.» (غیبت شیخ طوسی، ص274)

برای اطلاع کامل از علائم و نشانه ها و اوضاع و احوال آخرالزمان شما را توصیه می کنیم به کتاب "نوائب الدهور فی علائم الظهور" نوشته مرحوم میرجهانی که در 3 جلد نگاشته شده، و همچنین کتاب عصر ظهور نوشته علی کورانی مراجعه کنید.

مشاوره مذهبی_ قم.

در مورد رجعت،‌ با دید روایی، عقلی و اعتقادی توضیح دهید؟<\/h2>

دوست عزیز!

رجـعـت در لـغـت عـرب به معناى بازگشت است؛ و در اصطلاح، بر بازگشت گروهى از انـسـانـها پس از مرگ و پیش از روز رستاخیز اطلاق مى شود که همزمان با نهضت جهانى حضرت مهدى موعود (علیه السلام) صورت مى گیرد.

از دیدگاه اسلام و آیین هاى دیگر الهى، جوهره انسان را روح مجرد وى تشکیل مى دهد، که از آن بـه "نـفـس" نـیـز تـعبیر مى شود. نفس بعد از فناى بدن باقى مى ماند و به حیات جاودانه خود ادامه مى دهد.

از سـوى دیگر پروردگار بزرگ، از نظر قرآن، قادر مطلق است، و هیچ مانعى توانایى او را محدود نمى سازد.

بـا ایـن دو مـقدمه کوتاه، روشن مى گردد که مساله رجعت، از دیدگاه عقل، امرى است ممکن؛ زیـرا بـا انـدک تـامـلـى معلوم مى شود که بازگرداندن این گروه از انسانها، به مراتب از آفرینش نخستین آنان، سهل تر است. بـنـابـراین پروردگارى که در وهله اول آنان را آفریده است، بى تردید بر بازگرداندن مجدد آنان توانایى دارد. بر اساس منطق وحى، نمونه هایى از رجعت را در امتهاى پیشین نیز مى توان یافت.

قـرآن مـجـیـد در ایـن زمـیـنه مى فرماید: «واذ قلتم یا موسى لن نؤمن لک حتى نرى اللّه جهرة فاخذتکم الصاعقة و انتم تنظرون ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون. یعنی آنـگـاه کـه گفتید اى موسى ما هرگز به تو ایمان نمى آوریم تا آن که خداوند بزرگ را آشکار ببینیم، پس صاعقه شما را دربرگرفت، در حالى که نگاه مى کردید. سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم، باشد که سپاسگزارى نمایید. (بـقـره/55 و56)

و در جاى دیگر از زبان عیسى مسیح مى فرماید: «وأحى الموتى باذن اللّه» یعنی مردگان را به اذن خداى بزرگ زنده مى گردانم. (آل عمران/49)

قرآن کریم نه تنها بر امکان رجعت صحه مى گذارد که وقوع و تحقق بازگشت جمعى از انسانها را، پـس از آن کـه از جـهـان رخـت بربستند، تایید مى کند.

قرآن در دو آیه ذیل به بازگرداندن گروهى از مردم پس از مرگ و پیش از برپایى قیامت، اشاره مى کند.

«وإذا وقـع القول علیهم أخرجنا لهم دابة من الارض تکلمهم إن الناس کانوا بایاتنا لایوقنون و یوم نحشر من کل امة فوجا ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون» یعنی چـون سـخن خدا بر آنان واقع شود، موجودى را از بین آنان بیرون مى آوریم که با مردم در باره این که گفتار ما را باور نداشتند، سخن گوید. و آن روز کـه از مـیـان هـر امـت, جـمـعـى از تـکذیب کنندگان آیات ما را برانگیزیم، پس آنان بازداشته خواهند شد. (نمل :82 و 83)

بـراى زمـیـنـه سازى استدلال به این دو آیه شریفه بر مساله رجعت پیش از روز رستاخیز، شایسته اسـت نـکـات یـاد شـده در زیر مورد توجه قرار گیرد:

1ـ مفسران اسلامى برآنند که این دو آیه پیرامون جریانات پیش از قیامت و نشانه هاى آن سخن مى گوید؛ چـنـانکه جلال الدین سیوطى در تفسیر الدرالمنثور از "ابن ابى شیبة" و او از "حذیفة" نقل مى کند که خروج دابه از حوادث پیش از قیامت است. (الدرالمنثور، ج5، ص177)

2ـ تـردیدى نیست که در روز رستاخیز، همه انسانها محشور مى گردند، نه یک گروه معین از میان هر امت. قرآن در مورد عمومیت و فراگیر بودن حشر انسانها چنین مى فرماید: «ذلک یوم مجموع له الناس» یعنی آن روزى است که همه مردم، گرد آورده مى شوند.(هود/103)

و در جـاى دیـگـر مـى فرماید: «ویوم نسیر الجبال و ترى الارض بارزة و حشرناهم فلم نغادر مـنـهم احدا» یعنی روزى که کوهها را به حرکت درآوردیم و زمین را آشکار ببینى و همه آنان را گردآورى نموده و هیچ کس را فرو گذار ننماییم.(کـهـف/47)

بـنـابـراین، در روز قیامت همه افراد بشر برانگیخته مى شوند و این امر به جمع معینى اختصاص ندارد.

3ـ آیـه دوم از دو آیـه مـذکـور، بـه بـرانگیخته شدن گروه خاص و جمع معینى از امتها تصریح مى نماید، نه همه انسانها؛ زیرا این آیه شریفه مى فرماید: «ویوم نحشر من کل أمة فوجا ممن یکذب بایاتنا» یعنی آن روز که از میان هر امت گروهى از تکذیب کنندگان آیات خود را برخواهیم انگیخت ـ گروهی از تکذیب کنندگان و نه همه انسانها و یا حتی همه تکذیب کنندگان.

نـتـیـجـه: از ایـن سـه مقدمه کوتاه، به خوبى روشن مى گردد که برانگیختن گروه خاصى از انـسانهاى تکذیب کننده آیات الهى، که از آیه دوم استفاده مى شود، حادثه اى است که پیش از برپا شدن قیامت روى خواهد داد. زیـرا حـشـر انـسانها در روز رستاخیز، شامل همه افراد بشر مى گردد و به گروه خاصى محدود نمى شود.

بـا ایـن بیان، روشنى گفتار ما مبنى بر بازگشت گروهى از انسانها پس از مرگ و پیش از برپایى رستاخیز، به ثبوت مى رسد، و این پدیده همان رجعت است.

بـر همیـن اسـاس، اهل بیت پیامبر(علیه و علیهم السلام) که قرین قرآن و مفسران وحى الهى هستند، به روشنگرى در این زمـیـنـه بـرخـاسـتـند و ما براى رعایت اختصار، به دو روایت از آنان اکتفا مى کنیم:

امام صادق (ع) مى فرماید: «ایام اللّه ثلاثة: یوم القائم علیه السلام، و یوم الکرة و یوم القیامة» یعنی ایام الهى سه روز هستند: روز قیام حضرت مهدى(ع)، روز رجعت و روزرستاخیز.

و در جاى دیگر مى فرماید: «لیس منا من لم یؤمن بکرتنا» یعنی کسى که بازگشت مجدد ما را به دنیا نپذیرد از ما نیست.

شـایـسـتـه اسـت در اینجا به دو نکته مهم اشاره کنیم:

1ـ فلسفه رجعت: با اندیشه در انگیزه هاى رجـعـت، به دو هدف بلند از اهداف این پدیده برمی خوریم. یکى نشان دادن جلال و شکوه واقـعـى اسـلام و سـرافـکندگى کفر، و دیگرى دادن پاداش به انسانهاى با ایمان و نیکوکار و کیفر نمودن کافران و ستمگران.

2ـ تـفـاوت بارز رجعت با تناسخ: تذکر این نکته لازم است که مساله رجعت از دیدگاه شیعه هرگز مـسـتـلـزم اعتقاد به تناسخ ‌نیست. زیرا نظریه تناسخ بر انکار رستاخیز مبتنى است و جهان را در گردش دائمی مى داند که هر دوره اى تکرار دوره پیش از آن است.

بـر اسـاس این نظریه، روح هر انسانى پس از مرگ، بار دیگر به دنیا باز مى گردد و به بدن دیگرى منتقل مى شود. پـس اگـر روح در زمـان گـذشته از نیکوکاران بوده، در بدنى قرار مى گیرد که دوران بعد را با خـوشـى مى گذراند و اگر از بدکاران بوده، به بدنى منتقل مى شود که دوران بعد را با سختى ها سپرى خواهد کرد؛ و ایـن بـازگشت در حکم رستاخیز او است. این در حالی است که معتقدان به رجعت، به پیروى از شریعت اسلام، به قیامت و معاد ایمان دارند؛ بلکه بعضی از حکماء اسلامی انتقال یک روح جدا شده از بدن را به بدن دیگر محال مى دانند.

قائلین به رجعت تـنـهـا بـر آنـنـد که گروهى از انسانها، پیش از قیامت به این جهان باز مى گردند و پس از بـرآورده شـدن حـکـمتها و مصالح آن، بار دیگر به سراى جاودانى مى شتابند تا در روز رستاخیز، هـمـراه بـا دیـگـر انـسانها برانگیخته شوند؛ و هرگز یک روح، پس از جدا شدن از بدن، به بدین دیگرى منتقل نمى گردد.

برای مطالعه در این باره رجوع کنید به:

1ـ کتاب "شیعه پاسخ مى دهد".

2- "رجعت یا دولت کریمه اهل البیت(ع)" استاد شیرازی.

3- تفسیر نمونه، ج15، ص555، آیت الله مکارم شیرازی، در آدرس اینترنتی:http://www.makaremshirazi.org/books/persian/tafsir/j15/tna15027.htm#link281.

در صورت وجود پرسشی ما را مطلع نمایید.

مشاوره مذهبی_ قم.

بعد از ظهور حضرت مهدی(عج) و شهادت ایشان، چه اتفاقی میافتد؟<\/h2>

دوست عزیز!

اگر چه دولت حقه و کریمه حضرت بقیةالله الاعظم(عج) تا پایان جهان ادامه خواهد داشت، اما در اینکه چند سال به طول خواهد انجامید، احادیث مختلفی در منابع اسلامی دیده می شود، از جمله 5 و 7 و 9 و 19 و 40 و 309 سال وارد شده است. طبق روایات، از پیامبران، حضرت اسماعیل صادق الوعد و عیسی و بعضی دیگر از انبیاء ـ علی نبینا و آله و علیهم السلام ـ و حضرت رسول اکرم ـ صلوات الله علیه و آله ـ و امیرالمؤمنین علی(ع) و امام حسین(ع) و سایرامامان معصوم(ع) و جمعی از اصحاب با وفای آنان و نیز اصحاب کهف و برخی دیگر رجعت خواهند کرد.

اما با بررسی روایات رجعت استفاده میشود که نخستین کسی که برای فرمانروایی جهان پس از شهادت حضرت مهدی(عج) رجعت می کند، حضرت امام حسین(ع) است. چنانکه امام صادق(ع) فرموده اند: «نخستین کسی که زمین برای او شکافته می شود، و به روی زمین رجعت می کند، حسین بن علی(ع) است.»

بر طبق روایات، امام حسین (ع) در اواخر حکومت امام زمان(عج) با اصحاب با وفایش رجعت می کنند، و پس از شهادت حضرت مهدی(عج)، امام حسین(ع) آن حضرت را غسل و کفن و حنوط نموده و به خاک می سپارد.

البته در برخی روایات دیگر آمده: چون قائم آل محمد(ص) از دنیا برود و یا شهید شود، چهل روز پس از آن قیامت برپا می گردد و مردگان از گورها به درآیند و برای حساب و جزای محشر آماده گردند.(ارشاد شیخ مفید، ترجمه ساعدی، ص 708 _ نقل از کتاب یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان(عج)، نوشته علیرضا رجالی تهرانی، ص 230).

اما "شیخ حر عاملی" در کتاب «ایقاظ» در این باره می نویسد: شاید چهل روز ایام رجعت باشد و این عدد اشاره به کمی دوران حضرتش باشد، چون مقدار زیاد را با عدد هفتاد و مقدار کم را با اعداد کمتر معرفی می کنند.

و یا اینکه هر روزی برابر هزار سال باشد، چنانکه می فرماید: "یک روز نزد پروردگار مثل هزار سال است که شما می شمارید."

و شاید هم مراد از قیامت در این روایات، قیامت صغری یعنی رجعت باشد، و البته اطلاق قیامت بر رجعت مانعی ندارد و قیامت ممکن است بر هر دو اطلاق شود.(الایقاظ من الهجعة، شیخ حر عاملی، ترجمه احمد جنتی، ص 400 _ نقل از همان).

مشاوره مذهبی_ قم.

چه کنیم تا آقا امام زمان از ما شیعیان راضی شوند ؟<\/h2>

دوست عزیز!

با توجه به اینکه رضایت امام عصر(عج) در راستای رضایت الهی است، یعنی اگر امام(عج) از ما راضی باشند در واقع خداوند نیز از ما راضی است و رضایت امام همان رضایت خداوند است. لذا بهتر است سخن را ببریم بر روی رضایت الهی؛ و رضایت الهی محقق نشود مگر با گناه نکردن و نافرمانی نکردن او.

رسول گرامی اسلام(ص) در خطبه شعبانیه بهترین اعمال را در بهترین ماه خداوند یعنی ماه مبارک رمضان، گناه نکردن و دوری از معاصی می دانند.

کسی که همه سعی و تلاش او بر این باشد که گناه نکند، نور هدایت در دل او می تابد و باعث ترک خطاهای دیگر، و رشد و تعالی روحی و معنوی، و انجام واجبات و وظائف دیگر او می شود. حضرت علی(ع) می فرماید: «ما جفت الدموع الا لقسوة القلوب، و ما قست القلوب الا لکثرة الذنوب» یعنی چشم ها گرفتار خشکی نمی شوند مگر در اثر قساوت قلب، و قلب گرفتار قساوت نمی شود مگر در اثر گناه زیاد. (بحارالانوار، ج7، ص55)

بنابر این قدم اصلی در پاکسازی و تزکیه روح و نفس، گناه نکردن و دوری از گناه است. و قدم بعدی آن است که در صورت تخلف و انجام گناه، پس از آن فورا توبه نموده و از خداوند عذرخواهی نماید. در روایت آمده هر گناه مانند نقطه سیاهی است که بر روی صفحه سفید دل قرار می گیرد. این نقطه سیاه بوسیله توبه نیز پاک می شود. اما اگر گناهان کسی زیاد شود و به دنبال آن توبه نکند، صفحه سفید دل به صفحه ای سیاه تبدیل شده و مانع رسیدن و تابیدن نور هدایت بر قلب و دل می گردد. بنابر این پس از پاک کردن دل از سیاهی و زنگار گناه، شایسته است که آن را با فضائل اخلاقی آذین نموده و در هر موقعیتی سعی کنیم تا آن فضائل نیکو را به مرحله عمل در آورده، و آنقدر ادامه دهیم، تا بصورت ملکه درآمده و همه اعمال و افکار انسان مزین به آن فضائل گردد. در این راستا مطالعه در حالات و زندگی عرفا می تواند بسیار سودمند باشد.

یکی از راه های مؤثر و عملی برای تزکیه روح عمل به توصیه های صاحبان معنویت و رهسپردگان این راه است. از جمله توصیه های آنان که در روایات هم بدان اشاره شده است، عمل به آن چیزی است که در ذیل می آید:

1) مشارطه، آن است که با خود شرط کند تا سطح کیفی و کمی اعمال و افکار نیک و پسندیده را بالاتر برده و در مقابل، از کارها و افکار ناپسند خود بکاهد. 2) مراقبه، آن است که در حین عمل و اجرا، مراقب و مواظب خود بوده تا به آن مقداری که با خود شرط کرده است ماتزم باشد. 3) محاسبه، که هر فردی اعمال و رفتار و افکار خود را مورد حسابرسی قرار داده تا مشخص شود چه مقدار از آنها خوب و پسندیده ، و چه مقدار ناپسند و خارج از حد مجاز بوده اند. در ادامه به مراحل دیگری می توان اشاره نمود. منجمله این که در صورت تخلف و یا ارتکاب گناه، برای خود تنبیه و مجازاتی در نظر بگیرد، مانند اینکه شرط کند اگر تخلف کرد یک روز روزه بگیرد و یا صدقه بدهد و ... . اما باید توجه داشت که این تنبیه و مجازات باید از اعتدال برخوردار باشد و به افراط و تفریط دچار نشود.

البته مطلب مهم و اساسی که قبلا هم به آن اشاره شد و نباید فراموش شود، گناه نکردن است. چه بسا فردی حتی اعمال مستحبی را نیز انجام می دهد، ولی در کنار آنها هم گناه می کند. عبادات و اعمال عبادی چنین شخصی اثر سازنده خود را از دست داده و بی اثر شده و بعبارتی از ارزش افتاده است.«انما یتقبل الله من المتقین» با توجه به مطالب فوق می بینیم که راه رسیدن انسان به تکامل، پوشیده شده است از مبارزه با هوای نفس و تمایلات نفسانی، و بهترین وسیله در این مسیر، ذکر و یاد خداوند و اطاعت از او ، و صبر بر اطاعت و دوری و اجتناب از گناه است، که هر چه صبر و تحمل انسان برای خداوند بیشتر باشد، او از درجه و رتبه بالاتری برخوردار است. کلام آخر اینکه اولا، در هر لحظه و در هر قدم بر خداوند توکل نموده و هر چه می خواهید از او طلب نمائید. و ثانیا، کار را قدم به قدم آغاز کنید، و انتظار معجزه نداشته باشید، اگر چه خدا معجزه هم برای بنده اش می کند. در مسیر که قرار گرفتید، غم به دل راه ندهید. مهم در مسیر بودن است، چه به هدف برسیم یا نرسیم، پیروزیم.

امیدواریم بیش از پیش امام عصر(عج) و خداوند متعال از ما راضی باشند.

مشاوره مذهبی_ قم.

تاریخچه و هدف بنای مسجد جمکران چیست و به چه علتی دارای حرمت است؟<\/h2>

دوست عزیز!

در باره مسجد مقدس جمکران ماجرای معروفی نقل شده که متذکر می شویم.
بر طبق نقل مشهور، شخصی به نام شیخ "حسن بن مثله جمکرانی" می گوید: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارک رمضان سال 373 هجرى قمرى در خانه خود خوابیده بودم که ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: برخیز و مولاى خود حضرت مهدى علیه السلام را اجابت کن که تو را طلب نموده است•
آنها مرا به محلى که اکنون مسجد جمکران است آوردند، چون نیک نگاه کردم، تختى دیدم که فرشى نیکو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تکیه بر بالش کرده و پیرمردى هم نزد او نشسته است، آن پیر، حضرت خضر علیه السلام بود که مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى علیه السلام مرا به نام خودم خواندند و فرمودند: "برو به حسن مسلم (که در این زمین کشاورزى می کند) بگو: این زمین شریفى است و حق تعالى آن را از زمین هاى دیگر برگزیده است، و دیگر نباید در آن کشاورزى کند. "
عرض کردم: یا سیدى و مولاى! لازم است که من دلیل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمی کنند، آقا فرمودند: "تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هایى براى آن قرار می دهیم، و همچنین نزد سید ابوالحسن (یکى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار کند و سود چند ساله را که از زمین به دست آورده است، وصول کند و با آن پول در این زمین مسجدى بنا نماید ...".
چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم که دوباره مرا باز خواندند و فرمودند: "بزى در گله جعفر کاشانى است، آنرا خریدارى کن و بدین مکان آور و آنرا بکش و بین بیماران انفاق کن، هر بیمار و مریضى که از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد".
حسن بن مثله جمکرانى مىگوید: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اند یشه بودم، تا اینکه نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل کردم و با او به همان مکان شب گذشته رفتیم، و در آنجا زنجیرهایى را دیدیم که طبق فرموده امام علیه السلام حدود بناى مسجد را نشان می داد.
سپس به قم نزد سید ابوالحسن رضا رفتیم و چون به در خانه او رسیدیم، خادم او گفت: آیا تو از جمکران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سید از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتیم و سید مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم که شخصى به من گفت: حسن بن مثله، از جمکران نزد تو می آید، هر چه او گوید، تصدیق کن و به قول او اعتماد نما، که سخن او سخن ماست و قول او را رد نکن.
از هنگام بیدار شدن تا این ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعریف کردم، سید بلافاصله فرمود تا اسب ها را زین نهادند و بیرون آوردند و سوار شدیم، چون به نزدیک روستاى جمکران رسید یم، گله جعفر کاشانی را دیدیم، آن بز از پس همه گوسفندان می آمد، چون به میان گله رفتم، همینکه بز مرا دید به طرف من دوید، جعفر سوگند یاد کرد که این بز در گله من نبوده و تاکنون آنرا ندیده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح کرده و هر بیمارى که گوشت آن تناول کرد، با عنایت خداوند تبارک و تعالى و حضرت بقیه الله ارواحنا فداه شفا یافت.

ابو الحسن رضا، حسن مسلم را احضار کرده و منافع زمین را از او گرفت و مسجد جمکران را بنا کرد و آن را با چوب پوشانید.
سپس زنجیرها و میخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بیمار و دردمندى که خود را به آن زنجیرها می مالید، خداى تعالى او را شفاى عاجل می فرمود، پس از فوت سید ابوالحسن، آن زنجیرها ناپدید شد و دیگر کسى آنها را ندید. (تلخیص از کتاب نجم الثاقب، ص 383 تا 388)
در مورد هدف از بنای این مکان، مطلب قابل اعتمادی در منابع معتبر ذکر نشده است. ضمنا در فضیلت این بنای مقدس نیز شاید همین بس باشد که این مسجد تنها مسجدی است که به امر مبارک حضرت صاحب الزمان(عج) بنا گردیده و از طرفی توصیه به خواندن نماز در آن شده است.
علمای ربانی و عرفای بالله در این مسجد کراماتی دیده اند و احیانا توفیقاتی یافته اند که در فضیلت آن همین نکته بس است. توجه سیل خروشان مشتاقان مردم و منتظران آن حضرت صلوات الله علیه نیز خود نشان فضیلت این مسجد مقدس است.
پیروز باشید.

مشاوره مذهبی_ قم.


مکه